الگوی تحصیلات در ۵۰۰ سال گذشته تغییر چندانی نداشتهاند. آخرین نوآوری بزرگی که در آموزش ارائه شد اختراع صنعت چاپ برای کتابهای درسی بود. همه چیز در اطراف ما تغییر کرده است، از بهداشت تا صنعت حمل و نقل، همه چیز فرق کرده است، ولی وضع تحصیلات ما به همان صورت باقی مانده است. در این بین نحوهی دسترسی مردم به تحصیلات هم هنوز یکی از دغدغههای اصلی است اما ما معتقدیم که میتوان به کمک تکنولوژی هم از لحاظ کیفیت و هم از لحاظ در دسترس بودن، الگوی تحصیلات را دگرگون کرد. بهترین اثبات این ادعا توفیق در ایجاد سازمانی نظیر edx است. موسسه ای برای انتقال علم و تحصیلات از طریق تکنولوژیهای اینترنتی.
آموزش مجازی چه ویژگی هایی دارد که آن را به تنها راه بقا در دنیای مدرن امروز مبدل کرده است؟
جایگزینی برای شیوه نوشتن
تغییر از تخته سیاه به صورت تمرین و کلیپهای ویدئویی که بر روی اینترنت قرار داده میشوند.
آزمایشگاههای مجازی
فضایی مجازی است که در آن سعی میشود سیستم ارزیابی اینترنتی، شیوه های تعاملی با تاکید بر بازی وار سازی دروس و تمارین، و گروههایی جهت بحث و تبادل نظر اینترنتی داشته باشد.
جالب توجه خواهد بود که اولین درسی که بر روی اینترنت قرار گرفته شد، در دانشگاه MIT ارائه شده بود نزدیک به ۱۵۵٫۰۰۰ دانشجو از ۱۶۲ کشور جهان در این دوره شرکت کردند. ۱۵۵٫۰۰۰ نفر، فارغ التحصیل داشت. این تعداد بیشتر از تعداد کل فارغالتحصیلان دانشگاه MIT در تاریخ ۱۵۰ سالهی آن است.
مدلی ترکیبی از یادگیری
نسل هزارهی جدید ما، متفاوتتر از قبل است. این نسل با تکنولوژیهای اینترنتی احساس راحتی خیلی بیشتری داردد. پس چرا ما با استفاده از آن سر کلاس درس مبارزه میکنیم؟ اگر ما تکنولوژی، و تمایلات طبیعی نسل هزارهی جدید را بپذیریم، و دربارهی ایجاد این گونه تکنولوژیهای اینترنتی فکر کنیم، و آنها را با زندگی خودمان ادغام کنیم، به جای این که بچههایمان را به زور به کلاس درس بفرستیم، و آنها را ساعت ۸ صبح به زور از خانه بیرون ببریم در عوض میتوانیم کاری کنیم که بچهها در خوابگاهشان، اتاق خوابشان، در اتاق ناهار خوریشان و در هر جایی که بیشترین میزان خلاقیت را دارند، در آرامش کامل کلیپهای ویدئویی آموزشی ببینند و تمرینهای تعاملی انجام دهند. بعد از آن میتوانند برای تعامل حضوری بین خودشان به کلاس درس بیایند. میتوانند با همدیگر به مباحثه بپردازند. میتوانند مشکلاتشان را با هم حل کنند. میتوانند به استادشان دسترسی پیدا کنند و سؤالاتشان را از استادشان بپرسند.
اصول اساسی نوآوری آموزشی ما
یادگیری مؤثر
این که دانشجویان، به جای این که به کلاس بیایند و به حرفهای استاد گوش کنند، بهتر است به سراغ مفهوم جایگزینی بروند که به آن درس میگوییم. در درسها بخشهای اضافی شامل کلیپهای ویدئویی و تمرینها متعامل گنجانده شدهاند. بنابراین یک دانشجو میتواند یک کلیپ ویدئویی پنج تا هفت دقیقهای را تماشا کند و این یادگیری را با تمرینهای متعامل ادامه دهد. شاید بتوان این را نزدیکترین حالت تحصیلی به افکار سقراطی نامید. شما در آن با پرسیدن سؤالات مختلف آموزش میدهید. و این نوعی از آموختن است که به آن یادگیری مؤثر میگویند، و این مبحث در سال ۱۹۷۲، توسط “کریک” و “لاکهارت”، در قالب مقالهای ارائه شد، و در آن مقاله آنها گفته بودند که یادگیری و ماندگاری آن در حافظه تا حد زیادی به عمق اعمال ذهنی بستگی دارد. دانشجوها وقتی با وسایل مختلف کار میکنند خیلی بهتر یاد میگیرند.
دریافت بازخورد آنی
با دریافت بازخوردهای آنی، کامپیوتر تمرینها را تصحیح میکند. راه دیگری برای درس دادن به ۱۵۰٫۰۰۰ دانشجو نیست. کامپیوتر تمامی تمرینها را تصحیح میکند. همگی ما تمرین انجام میدادیم، و نمرات آن دو هفتهی بعد دستمان میرسید، و تا آن زمان دیگر موضوع تمرین هم یادمان رفته بود. فکر کنم چند تایی از تمرینهای دوران دانشآموزیم هنوز تصحیح نشده باشند. نمرهی بعضی از آنها هیچوقت داده نشد. اما با دریافت بازخورد آنی، دانشآموزان میتوانند جوابهایشان را چک کنند. اگر تمرینی را اشتباه انجام دادند، بازخورد آن را به صورت آنی دریافت میکنند. آنها میتوانند این تمرین را بارها و بارها انجام دهند، و این نحوهی کار کردن خیلی مؤثرتر است. آنها به صورت آنی بازخورد دریافت میکنند، و این تیک کوچک سبز رنگ که در اینجا میبینید تبدیل به نوعی نماد قراردادی در سایت edX شده است. دانشآموزان به ما میگویند که وقتی شب به رخت خواب میروند خواب تیک سبز رنگ میبینند.
“اِد بِرتشینگِر”، که یکی از سرشناسترین استادهای بخش فیزیک دانشگاه MIT است، دربارهی دریافت بازخورد آنی این طور گفت : دریافت بازخورد آنی ساعات تدریس را به ساعات یادگیری تبدیل میکنند. تمامی دانشآموزانم واقعاً به کلیپهای ویدئویی متعامل و سایر چیزهای این سیستم علاقمند بودند. آنها حاضرند تمام روز بنشینند و به سفینههای فضایی شلیک کنند تا بتوانند آن را شکست دهند. پس ما این تکنیکهای بازی را در قالب تدریس گنجاندیم، و توانستیم این آزمایشگاههای مجازی را بسازیم. شما چطور میتوانید خلاقیت را آموزش دهید؟ شما چطور میتوانید طراحی را آموزش دهید؟ ما میتوانیم این کار را از طریق آزمایشگاههای اینترنتی انجام دهیم و از توان کامپیوترها برای ساختن این آزمایشگاههای مجازی استفاده کنیم. شما میتوانید کاری کنید که درس برای دانشآموزانتان شبیه به طراحی با قطعات لگو به نظر برسد.
حرف آخر
تحصیل را از نو طراحی کنیم. ما باید از کلاسهای درسی به فضاهای اینترنتی برویم. ما باید از دنیای کتابها به تَبلِتها برویم و به نوههایمان بگوییم که پدربزرگها و مادربزرگهایتان توانستند تفاوت برای ایندگانشان ایجاد کنند تا آن ها مثل ما مجبور نباشند در ردیفهای موازی بنشینند و به استاد در اول کلاس نگاه کنند.
دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید