آموزش موبایلی در بخش شخصیسازی واقع میشود. با تغییر در روشهای یادگیری و استفاده از ابزارهای فناوری، آموزش از طریق تلفن همراه به تکامل خود ادامه خواهد داد. اکنون تمرکز بر چالشهای مختلفی است، از دسترسی یادگیرندگان به محتوا گرفته تا نحوه تعریف ایده «برنامه درسی».
فناوریهایی مانند رایانههای شخصی، تبلتها، برنامهها، و دسترسی به اینترنت باند پهن، تغییر را به سمت یادگیری موبایلی تقویت میکنند، اما یک محیط یادگیری موبایلی واقعاً فراتر از ابزارهای یادگیری به زندگی و جوامعی است که برای هر یادگیرنده ارزش دارد.
این جوامع، مکانی هستند که میتوان زمینه بومی هر یادگیرنده را به طور کامل درک کرد. در اینجا، در این جوامع که هم محلی و هم دیجیتال هستند، «نیاز به دانستن» متولد میشود، دانش بهطور فزایندهای افزایش مییابد، پیشرفت بهطور طبیعی طنینانداز میشود، و تصویر کاملی از هر یادگیرنده بهعنوان یک انسان بهطور کامل پدیدار میشود.
۱۲ اصل یادگیری موبایلی: در ادامه به هر ویژگی اشاره میکنم و توضیحات بیشتری ارائه میدهم:
دسترسی آسان: این ویژگی به دانشآموزان این امکان را میدهد که به سرعت و آسانی به منابع آموزشی، اطلاعات مفید، و همتایان خود دسترسی داشته باشند. این شامل استفاده از تلفنهای همراه، تبلتها، لپتاپها و دیگر دستگاههای تکنولوژیکی است.
معیارهای متنوع: این ویژگی به معنای ارائه معیارها و روشهای متنوع برای اندازهگیری و ارزیابی پیشرفت دانشآموزان است. این معیارها ممکن است شامل تستهای آزمایشی، پروژههای کاربردی، مصاحبهها، و یا دیگر ابزارهای ارزیابی باشند.
فضای ابری اطلاعات: فضای ابری به دانشآموزان اجازه میدهد تا به منابع داده و مواد آموزشی به طور مداوم و از هر مکان دسترسی داشته باشند. این شامل استفاده از ابزارهای ذخیرهسازی ابری، سرویسهای آنلاین، و همچنین هماهنگسازی دادهها و مواد آموزشی برای استفاده آسان دانشآموزان است.
شفافیت: این ویژگی به معنای ارائه اطلاعات و دادههای شفاف در مورد روند یادگیری، عملکرد، و پیشرفت دانشآموزان است. این امکان را به دانشآموزان میدهد که به طور واضحتری از عملکرد و پیشرفت خود آگاهی پیدا کنند و مسیر بهتری برای بهبود ادامه دهند.
بازی وارسازی: این ویژگی به معنای استفاده از عناصر بازی و تعاملی در فرایند یادگیری است. این بازیها و فعالیتهای تعاملی باعث جذابیت بیشتر دانشآموزان میشود و همچنین فرصتهای آموزشی را تقویت میکند.
زمان های مختلف: این ویژگی به معنای ارائه امکان دسترسی به محتوا و منابع آموزشی در هر زمان و مکانی است. این امکان به دانشآموزان میدهد که به تناسب با زمان و شرایط شخصی خود به یادگیری پرداخته و به صورت انعطافپذیر آموزش ببینند.
خود فعالسازی: این ویژگی به معنای ارائه امکاناتی به دانشآموزان برای انتخاب و پیشرفت در مسیر یادگیری شان است. این شامل ابزارهایی برای برنامهریزی شخصی، تعیین اهداف، و مدیریت زمان است.
تنوع مخاطب و محتوا: این ویژگی به معنای ارائه محتوای آموزشی متنوع و مناسب برای نیازها و سطوح مختلف دانشآموزان است. این شامل محتواهای چندرسانهای، منابع تعاملی، و ابزارهای آموزشی متنوع است.
سرپرستی و نظارت: این ویژگی به معنای فراهم کردن ابزارها و منابعی برای پشتیبانی و نظارت بر فرایند یادگیری است. این شامل امکاناتی برای مدیریت کلاس، ارتباط با والدین، و نظارت بر پیشرفت دانشآموزان است.
ترکیب: این ویژگی به معنای استفاده از ترکیبی از ابزارهای مختلف برای ایجاد یک محیط یادگیری گوناگون و جذاب است. این شامل استفاده از تکنولوژی، فعالیتهای تعاملی، و فرآیندهای آموزشی متنوع است.
دسترسی همیشگی: این ویژگی به معنای فراهم کردن امکان دسترسی به منابع آموزشی و اطلاعات در هر زمان و شرایطی است. این شامل استفاده از دستگاههای تلفن همراه، کامپیوترها، و ابزارهای دیگر برای دسترسی به اطلاعات مورد نیاز است.
معتبر بودن: این ویژگی به معنای فراهم کردن منابع آموزشی و محتوایی است که از منابع قابل اعتماد و معتبر بهره میبرد. این شامل استفاده از منابع تحقیقاتی، کتابهای درسی، و مواد آموزشی تأیید شده توسط متخصصان است.
داستانسرایی به عنوان یک ابزار قدرتمند برای آموزش و الهام بخشیدن به دیگران مورد تأیید و استفاده است. از زمان قدیم، داستانها برای انتقال دانش و ارتباط با دیگران استفاده شدهاند. حتی اگر روش ارائه داستانها از زمان غارنشینان تا کلاسهای آموزشی مدرن تغییر کرده باشد، هدف همیشه یکسان بوده است: استفاده از داستانهای جذاب برای تحریک عمل و ایجاد احساسات در مخاطبان.
داستانها به عنوان یکی از موثرترین و جاودانهترین ابزارهای آموزشی شناخته شدهاند. آنها میتوانند برای آموزش مهارتهای جدید، اطلاعات تاریخی و حتی تغییر زندگی ما مفید باشند. به طور خلاصه، داستانسرایی بهترین راه برای الهام بخشیدن به یادگیرندگان برای عمل است، بدون توجه به زمان و مکان آنها.
چرا داستانها کار میکنند؟ وقتی داستان میگوییم، معمولاً قسمتی از مغز را فعال میکنیم که مسئول ترشح هورمونهای لذت است. این هورمونها شامل اندورفین، دوپامین و اکسیتوسین است. ما این سهگانه را “کوکتل فرشته” مینامیم؛ ترکیبی مناسب برای ایجاد ارتباط بین یادگیرنده و محتوا. وقتی یک داستان میشنوید که درباره کسی است که موانعی را غلبه میکند و موفق میشود، معمولاً دوپامین ترشح میشود. دوپامین مسئول احساس انگیزه و قدرت است. وقتی یک داستان درونتان احساساتی میانگیزد، مانند اشکریزی یا احساس علاقه به شخصیتهای داستان، این اکسیتوسین است که احساس همدلی و ارتباط با موضوع را تقویت میکند. اگر از یک پایان خوشحالی احساس رضایت میکنید، این نشاندهنده هورمونهای اندورفین است که در هنگام تجربه آرامش، شادی و رضایت ترشح میشوند.
وقتی میفهمید که چه اتفاقی برای مغزتان میافتد هنگام شنیدن یک داستان، متوجه میشوید که چرا داستانها به عنوان یک ابزار یادگیری کار میکنند. مردم داستانها را دوست دارند زیرا به ما کمک میکنند خودمان و دنیای اطرافمان را درک کنیم. داستانها به ما اطلاعاتی از زندگی دیگران میدهند و به ما امکان میدهند با آنها ارتباط برقرار کنیم. وقتی یک داستان را میشنویم، احساس همدلی میکنیم و اغلب بر اساس آنچه فکر میکنیم، عمل میکنیم. وقتی همه این احساسات و حواس به یکباره درگیر میشوند، فرصتی قدرتمند برای تبدیل یک داستان به یک تجربه یادگیری تاثیرگذار و جذاب ایجاد میشود.
سه نوع داستانسه نوع داستان وجود دارد: روایتی، مثل ها و تمثیلی. از داستان مناسب برای نوع محتوا و یادگیری برای حداکثر تأثیر و انتقال دانش استفاده کنید.
۱. روایی: اینها روایات مستقیم و خطی هستند که یک رویداد یا مجموعه ای از رویدادها را توصیف میکنند. یک روایت جزئیات را به شنونده میگوید و معمولاً به او اجازه میدهد نتیجهگیری کند.
۲. مثل ها: اینها داستانهای کوتاهی هستند که از نمادها برای نشان دادن ایدههای انتزاعی استفاده میکنند. تمثیلها زمانی ایدهآل هستند که میخواهید یادگیرندگان چیزی را احساس کنند، اما آن را در یک فضای امن تجربه کنند.
۳. تمثیلی: اینها داستانهای طولانیتری هستند که از استعاره برای توضیح مفاهیم پیچیده استفاده میکنند. این تمثیلها میتوانند مفاهیم سخت را به یادگیرندگان ارائه دهند و آنها را با محتوا ارتباط برقرار کنند. چگونه یک داستان موفق بنویسیم که الهام بخش عمل باشد؟برای نوشتن یک داستان موفق، اصول اولیه وجود دارد. یک داستان باید شروع، میانه و پایان روشنی داشته باشد. همچنین باید شخصیتهایی داشته باشد که قابل ربط و باورپذیر باشند. از ساختن شخصیتهایی خاص یا با ویژگیهایی که افراد را مستثنی میکند، خودداری کنید. تنوع موضوعات در هنگام نوشتن داستانها مهم است.
یک داستان همیشه باید با قلابی شروع شود که توجه خوانندگان را به خود جلب کند. این قلاب است که زبان آموز را از همان جمله اول با موضوع مرتبط میکند. بهترین تمرین این است که از ابتدای داستان برای کمک به یادگیرندگان استفاده کنید تا ببینند چه چیزی در آن برای آنهاست.
هنگامی که یادگیرنده را جذب کردید و به همدلی آنها کمک کردید، داستان باید جزئیات کافی را ارائه کند تا خوانندگان بفهمند چه اتفاقی افتاده و چرا اهمیت دارد. برای اطمینان از تأثیرگذاری داستان شما، سه سوال را در نظر بگیرید:
– داستان به چه چیزی نیاز دارد؟ – تماشاگران در نظر گرفته شده چه کسانی هستند؟ – نتیجه مطلوب چیست؟
با در نظر گرفتن این چارچوب، میتوانید طرح کلی داستانی را ایجاد کنید که دارای شخصیتهای قابل تشخیص، سفری روشن و مسیری برای موفقیت باشد. این الگو تضمین میکند که دقیقاً احساسات مورد نیاز برای یک داستان تأثیرگذار را برانگیختهاید: همدلی، مشارکت، انگیزه و پایان خوش خود یادگیرنده.
یادگیری پیشرفته فناوری (TEL) به طور خلاصه به هر فناوری اشاره دارد که تجربه یادگیری را بهبود بخشد. این اصطلاح میتواند به هر دو فناوری آنالوگ و دیجیتال اشاره داشته باشد، اما اخیراً شاهد هستیم که TEL به خصوص در قالب نرمافزارهای آموزشی دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد.
TEL در حال تغییر و بهبود موسسات آموزشی و آموزشی میباشد. این مسئله اهمیت زیادی دارد، به خصوص با توجه به گسترش رو به رشد برنامههای آموزشی و استفاده از نرمافزارهای الکترونیکی توسط معلمان. در حال حاضر به مرحلهای از آموزش وارد شدهایم که فناوری نه تنها یک منبع ارزشمند نیست، بلکه استفاده از آن در کلاسها به بهبود تجربه یادگیری برای دانشآموزان و معلمان کمک کلیدی میکند.
چرا تکنولوژی در کلاس مهم است؟
یادگیری پیشرفته فناوری به دلایل زیادی مهم است. این موضوع نه تنها به عنوان استاندارد آموزشی امروز شناخته میشود، بلکه میتواند به بهبود فرآیند آموزشی کمک کند.
دانشآموزان امروز بیشتر از هر زمان دیگری با فناوری آشنا هستند و بیشتر از همیشه وقت خود را با تعامل با انواع فناوری میگذرانند. لذا، آسانی هدایت آنها در فضای فناوری و راحتی آنها در تعامل با آن نشان میدهد که در جامعهای که به طور فزایندهای تحت تأثیر تلفنهای هوشمند، تبلتها، رایانهها و دستگاههای دیگر قرار دارد، انتظار دارند و به تعامل با فناوری پیشرفته کنند.
مربیان میتوانند با آموزش فناوری بهبود تعامل، تفاهم و تعامل در کلاسها و سالنهای سخنرانی خود از این دانش بهبود یابند.
ظهور یادگیری از راه دور و ترکیبی
بچهها میتوانند با سرعت خودشان یاد بگیرند
منابع بیشتر برای یادگیری معرفی می شود .
تکنولوژی بچهها را بیشتر درگیر یادگیری میکند
فناوری برای موفقیت در دنیای واقعی ضروری است
دانشآموزان و معلمان که در محیطهای یادگیری از راه دور و ترکیبی قرار گرفتهاند، به کمک فناوری به پل کشیدن فاصله فیزیکی نیاز دارند. بدون توجه به اینکه آیا یک کلاس به صورت کاملاً آنلاین یا به صورت نیمه حضوری تدریس میشود، ابزارهایی مانند نرمافزارهای کنفرانس ویدئویی و سیستمهای مدیریت یادگیری به معنای آن است که کلاسها به راحتی برگزار شده و دانشآموزان میتوانند از هر جایی که هستند، در مقایسه با همتایان حضوری خود مشارکت کنند.
بچهها میتوانند با سرعت خودشان یاد بگیرند. این مزیتی است که فناوری در آموزش به کودکان ایجاد میکند. برخی از دانشآموزان نیاز به زمان بیشتری برای فهم مفاهیم دارند و میتوانند با استفاده از فناوری، بیشتر به تمرین و تمرین بپردازند تا زمانی که مفاهیم را متوجه شوند. از سوی دیگر، دانشآموزان با توانایی بالاتر ممکن است بتوانند با سرعت خود به مرحلههای بعدی پیش بروند.
فناوری همچنین معلمان را آزاد میکند تا به دانشآموزان نیاز به حمایت بیشتری در سطح فردی داشته باشند.
منابع بیشتر نیز با استفاده از TEL، مربیان نه تنها به کتابهای درسی محدود نیستند. استفاده از منابع متنوع مانند ویدئو، صوتی و یادگیری تعاملی، دانشآموزان را به شیوههای مختلف یادگیری میکشاند. معلمان میتوانند راههای خلاقانهتری برای آموزش به دانشآموزان به شیوههای جذابی پیدا کنند.
همچنین، منابع آنلاین برای کارشناسان حوزه و معلمان فراهم میشوند، که این به این معناست که مجموعههای عمیقتری از منابع در اینترنت در دسترس است. انجمنهای آنلاین و تختههای گفتگو نیز در مورد بهترین روشهای استفاده از ابزارها و نرمافزارهای فردی در کلاس بحث میکنند تا مشکلات فنی کمتر و دورههای آموزشی موفقتر وجود داشته باشد.
فناوری دانشآموزان را درگیر میکند و این بهترین ویژگی آن است. با ارائه ابزارها و پلتفرمهایی که دانشآموزان با آنها آشنا هستند، احتمال بیشتری دارد که درگیر شوند و از تجربه یادگیری بیشتر بهرهمند شوند. هنگامی که دانشآموزان بیشتر درگیر هستند، احتمال بیشتری دارد که از این تجربه لذت ببرند و اطلاعاتی که داده میشود حفظ کنند.
فناوری برای موفقیت در دنیای واقعی ضروری است. این واقعیت نشان میدهد که برای زندگی موفق در دنیای کار، اطلاعات و مهارات فناوری بسیار مهم هستند. بنابراین، بهتر است که کودکان از جوانی یاد بگیرند چگونه از فناوری به درستی استفاده کنند.
بازلیس، معلم تاریخ در مدرسه راهنمایی، در طول نه سال گذشته شبیهسازیهای مبتنی بر بازی را به دانشآموزان ارائه داده است. از زمانی که وی برای اولین بار این روش را آزمایش کرد، او از یک بازی برای آموزش دلایل شروع جنگ جهانی اول به دانشآموزان خود استفاده کرد.
در بازی بازلیس، هر گروه از دانشآموزان به عنوان نمایندهی یک کشور شرکت میکنند که در ابتدای جنگ بودهاند. هدف این بازی، با استفاده از کارتهای شاخص و مذاکرات بین گروهها، درک رویدادهای مرتبطی که منجر به درگیری و جنگ شده است را فراهم کند.
در کلاسهای پایینتر، جاناتان ناردولیلی همکار باسلیس و معلم ریاضیات، با استفاده از یک بازی رومیزی، به دانشآموزان در مورد زوایای مختلف توسط خطوط موازی آموزش میدهد. تصویری از خطوط موازی وجود دارد و هر دانشآموز باید یک زاویه را وارد کند و علت پشت آن را توضیح دهد. هدف این فعالیت این است که آنها را به فکر دربارهی روابط مختلف بین زوایا بیاورد.
“در ژانویه ۲۰۲۲، نتایج مرور ۱۷ مطالعه تحقیقی نشان داد که کودکان پیشدبستانی قادر به یادگیری از طریق “بازی هدایت شده” هستند، به خصوص اگر این بازیها مستقیماً توسط معلمان یا بزرگسالان در کلاسهایشان راهنمایی شوند. این روش آموزشی نه تنها به اصلاح حفرههای وجودی در سیستم آموزشی کمک میکند بلکه در بهبود ارتباط دانشآموزان پس از اختلالات ناشی از همهگیری نیز نقش دارد.
نظرسنجی ایمیلی از سوی Lego Education در سپتامبر نشان داد که ۹۸ درصد از ۱۰۰۰ معلم کلاس هشتم اعلام کردند که استفاده از یادگیری مبتنی بر بازی، “احساس فرسودگی شغلی آنها را کاهش میدهد.” همین مطالعه پاسخهای ۱۰۰۰ دانشآموز کلاس هشتم نیز را دریافت کرد، که ۸۹ درصد از آنها گفتند بازیها باعث میشود از رفتن به مدرسه “هیجانزدهتر” باشند. لگو بهعنوان منبع اساسی برای راهنمایی فعالیتهای مبتنی بر بازی برای معلمان عمل کرده است.
انجی، یک معلم دبیرستان در شهرستان پرنس ویلیام، ویرجینیا – که ترجیح داده است تنها با نام خودش شناخته شود – اظهار میکند که بازیها در کلاسهایش به دانشآموزان کمک کرده تا پس از دورهی همهگیری ناگهانی، دوباره به یکدیگر ارتباط برقرار کنند. او متوجه شده است که بچهها اغلب از شرایط جدید میترسند. انجی تصریح میکند: “بازیها به آنها این امکان را میدهند که این احساس را آزمایش کنند.” او تاکید میکند که بازی فشار را از بچهها برمیدارد، زیرا چیزی که آنها سعی میکنند در آن مهارت پیدا کنند یا برنده شوند، خود بازی است نه یک مفهوم انتزاعی در یک کاربرگ.
مزایای بازی در کلاسهای آموزشی بسیار مشهود است. با این حال، ایجاد شرایط مناسب برای یادگیری از طریق بازیها کاری ساده نیست. یک عدم تطابق ادراکی بین بهترین روشهای طراحی بازی و نیازهای کلاس درس وجود دارد. الین فت، طراح اصلی مرکز بازیهای تحولآفرین در دانشگاه کارنگی ملون، تأکید دارد: “این باید یک تجربهی گسترده باشد.”
بازی و طراحی آموزشی
همانطور که ناردولیلی و بازلیس دست به کار بازیسازی برای آموزش زدند – او یک مربی سابق در زمینه طراحی بازی است – معلم دیگری به نام فتح نیز همزمان و با علاقه در جهت آزمایش و طراحی بازیهای مناسب برای کلاسها تلاش کرده است. او توضیح میدهد که برای یک معلم عادی، امتحان یک بازی جدید یک تعهد جدی است. او افزوده: “شما باید یک بازی را پیدا کنید، به طور مستقل اعتبار آن را بررسی کنید، اطمینان حاصل کنید که برای کلاس شما مناسب است و آن را به برنامه درسی خود متصل کنید و نتایج آن را ببینید.”
هر چند تمرکز بر روی اجتماعی کردن دانشآموزان وجود دارد، اما مدیران و مسئولان مدارس همچنان در توجه به نمرات و تدریس مهارتهای ریاضی و خواندن به چالش کشیده شدهاند. انجی توضیح میدهد که سرعتی که باید به این اهداف دست پیدا کرد، با زمان مورد نیاز برای آزمایش بازیها و ادغام آنها با استانداردهای آموزشی در تضاد است.
واقعیت این است که برخی از مشکلات مرتبط با این مسائل به مراتب بیشتر از این است که فقط به دست آوردن اهداف یادگیری منجر شود. انجی میگوید: “وقتی یک بازی را تست میکنم، نمیدانم آیا توسط فیلترهای مدرسه مسدود میشود یا نه. من کلاسم را بر پایهی یک بازی برنامهریزی کردهام، اما متوجه شدم که وب سایت مورد نیازم مسدود شده است. این بسیار ناراحتکننده است.”
تجربه ناردولیلی در طراحی بازیهای آموزشی به دورانی برمیگردد که او جشنهای تولد علمی را در یک مرکز علمی برگزار میکرد. اکنون او و باسلیس با هم همکاری میکنند تا بازیهای جدید طراحی و آزمایش کنند و تلاش میکنند شواهدی را جمعآوری کنند که نشان دهنده این است که این فعالیتها نه تنها برای تعامل، بلکه برای یادگیری طولانیمدت نیز مفید هستند. به عنوان مثال، ناردولیلی توضیح میدهد: “متوجه شدم که دانشآموزانم در شناسایی زوایا کمتر اشتباه میکنند.”
به نقل از آلیشیا میلر، یک معلم علوم در ایوانز، جورجیا، که همیشه از فعالیتهای عملی در کلاسهای خود استفاده میکند، معتقد است که محبوبیت بازیها و یادگیری مبتنی بر بازی در کلاسهای سنتی آمریکایی کاهش یافته است. او توضیح میدهد: “زمانی که ۱۵ سال پیش تدریس را آغاز کردم، استفاده از بازیهای بدون هدایت بیشتر بود. اما با گذشت زمان، تمرکز بیشتر به پیروی از استانداردها شیفت داده شد. اما ویژگی مهمتر این است که دانشآموزان پس از تجربه کلاسهای آنلاین در دوران کووید-۱۹، دوباره به کلاسهای حضوری بازگشتهاند و این باعث میشود که معلمان تمایل داشته باشند دانشآموزان با هم همکاری کرده و از تجربیات یکدیگر یاد بگیرند. این میتواند مسئولیت معلم را کاهش دهد.”
آقای فتح و تیمش نه ماه به کار بر روی بازی “Outbreak” مشغول بودند تا آن را برای استفاده در کلاسهای درس آماده کنند. فتح اظهار میکند: “طراحان بازی به طور کلی به این فکر نمیکنند که چگونه بازی آنها در یک محیط واقعی و پرهیاهوی کلاس درس کار میکند.” درباره بازی خودش، او متوجه شد که برای انجام آن در ۹۰ دقیقه در یک کلاس با ۵۰ دانشآموز، یک مربی نمیتواند همه گروههای بازیکن را هدایت کند. “ما بازی را تغییر دادیم تا هر گروه توسط یک بازیکن با تجربه اداره شود، مثلاً یک دانشآموز بزرگتری که پیشتر این بازی را انجام داده بود.”
برای کسب نتایج یادگیری مطلوب از یک بازی، مربیان باید شرایط مناسبی را برای اجرای بازی ایجاد کنند. آنها باید تصمیم بگیرند که چه مقدار اطلاعات باید قبل از شروع بازی به دانشآموزان داده شود و چه چیزهایی باید از طریق انجام بازی کشف شود. کرافت توضیح میدهد که بحثهای قبل و بعد از بازی در بازیهایی که او طراحی میکند، گنجانده میشود، اما دانشآموزان وقتی بازی واقعی را انجام میدهند، به تنهایی باقی میمانند. “نقش تسهیلکننده بسیار حیاتی است.” کرافت توضیح میدهد که در گردش بازی زیادی اتفاق میافتد، اما باید توجه آنها را به جوانب خاصی از آن جلب کرد.
ناردولیلی بیان میکند که توضیحات بسیار مهم هستند تا محتوایی که بازی میخواهد منتقل کند را هدایت کند. وقتی دانشآموزان بازی کردند و با موفقیت از آن استفاده کردند، از آنها میپرسد که چرا انتخابهای خاصی انجام دادند. اینجاست که آنها بیشتر یاد میگیرند. انجی، برای بازیاش در زمینه عرضه و تقاضا، دانشآموزان را وادار به پرکردن یک کاربرگ بازتاب میکند که از آنها سؤالات خاصی درباره عواملی که تقاضا و عرضه را برای کالاهایی مانند قهوه تحت تأثیر قرار میدهند، میپرسد. انجی توضیح میدهد: “این به توضیح مفاهیمی مانند حاکمیت مصرفکننده یا عوامل کاهنده مانند آب و هوا و شهرت در قیمت قهوه کمک میکند.”
تسهیل، آمادهسازی و دستورالعملها هنگام برخورد با ساختار بازی یا کلاس درس ابتدایی متفاوت است. میلر، یک معلم از جورجیا، برای کلاس ابتدایی خود باید قبل از شروع کلاس سازماندهی کند. “من سطلها و فنجانهای جداگانه با قطعات لگو آماده کردم. چهار تا پنج دقیقه به بچهها اجازه میدهم تا قطعههایشان را انتخاب کنند، قبل از اینکه فعالیتی را معرفی کنم.”
این تکلیف، به هیچ وجه یک تمرین کاملاً هدایتنشده نیست که بچهها ۲۰ دقیقه صرف انتخاب قطعاتی کنند که میخواهند با آنها بازی کنند.
این وظیفه میتواند ساده باشد – مثلاً استفاده از Legos برای ساختن یک پل – اما با فعالیتی مانند نوشتن همراه است. با هر قطعه از پل که دانشآموزان میسازند، باید یک پاراگراف بنویسند. میلر توضیح میدهد: “من از این روش برای تقویت مهارت نوشتن آنها استفاده میکنم.”
بازی و انگیزه یادگیری
بهرهبرداری از بازیها به عنوان یک روش آموزشی مطالعات نشان میدهد علاقه به یادگیری از طریق بازیهای آموزشی افزایش یافته است و این مسئله توسط تحقیقات نیز تایید شده است. در ژانویه ۲۰۲۲، یک مرور بر ۱۷ تحقیق نشان داد که کودکان خردسال میتوانند از “بازی هدایت شده” یاد بگیرند و اگر به صورت مستقیم توسط آموزشهایی راهنمایی شوند، این فرایند یادگیری تقویت میشود. از طرف دیگر، بزرگسالان و معلمان مواجه با چالشهایی در سیستم آموزشی هستند که میتواند فرصتهای آموزشی را تهدید کند.
یک نظرسنجی توسط Lego Education نشان داد که ۹۸ درصد از ۱۰۰۰ معلم از پایین آوردن فشار کاری و افزایش احساس خستگی خود بر اثر استفاده از روشهای آموزشی مبتنی بر بازی خبر دادند. این مطالعه همچنین از ۱۰۰۰ دانشآموز در سال هشتم بازخورد مثبتی دریافت کرد و ۸۹ درصد از آنها اعلام کردند که بازیها باعث میشوند حضور در مدرسه برایشان جذابتر شود. استفاده از اسباببازیهای سازنده مانند Lego به عنوان ابزارهایی برای راهنمایی فعالیتهای مبتنی بر بازی برای معلمان بکار رفتهاست.
انجی، یک معلم دبیرستان در شهرستان پرنس ویلیام، ویرجینیا، تجربه خود را به اشتراک گذاشته که بازی کردن در کلاس به دانشآموزان کمک میکند که پس از دورههای ناگهانی ویرانگر، دوباره با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. او به این نتیجه رسیده که بازیها به دانشآموزان فرصت میدهند تا مفاهیم را تجربه کنند و با این فرآیند، فشارهای بیرونی روی آنها کمتر میشود. به عبارت دیگر، بازی به آنها اجازه میدهد تا بجای رقابت برندهشوند، تجربه کنند.
استفاده از بازی در کلاس درس از مزایای قابل ملاحظهای برخوردار است، اما ایجاد شرایط مناسب برای استفاده مؤثر از این ابزارها چالشی است. طراحی بازیها برای استفاده در محیط کلاس درس و تطابق آن با نیازهای آموزشی میتواند یک چالش جدی باشد. آلن فتح، طراح مرکز بازیهای تحولآفرین در دانشگاه کارنگی ملون، اظهار میکند: “این باید یک تجربه کامل در یک جعبه باشد.”
همانطور که ناردولیلی و بیزلیس هم تاکید دارند، فتح همچنین به عنوان یک طراح سابق بازی علاقهمند به آزمایش و طراحی بازیهای مناسب برای کلاسهاست. اما وی تأکید میکند که برای یک معلم عادی، آزمایش بازی جدید یک تعهد جدی است. او توضیح میدهد: “شما باید یک بازی را پیدا کنید، بهطور مستقل اعتبار آن را جستجو کنید، مطمئن شوید که برای کلاس شما مناسب است، آن را به برنامه درسی خود متصل کنید و به نتایج برسید.”
هر چند تمرکز بر جنبههای اجتماعی کودکان مهم است، اما مدیران و رهبران مدارس نیز به اهمیت ریاضی و موفقیت تحصیلی توجه کرده و میخواهند در این زمینه پیشرفت داشته باشند. انجی به این موضوع اشاره میکند که سرعت دستیابی به این اهداف معمولاً با زمان مورد نیاز برای آزمایش یک بازی و ادغام آن با استانداردهای یادگیری الزامی در تعارض است.
موانعی همچنین در راه دستیابی به اهداف آموزشی قرار دارند؛ به عنوان مثال، انجی اشاره میکند: “هنگامی که یک بازی را آزمایش میکنم، نمیتوانم مطمئن شوم که آیا به دلایل فنی یا مسدود شدن توسط سیستمهای مدرسه، دسترسی دارم یا نه. این امر میتواند خیلی ناامیدکننده باشد.”
افزایش عملکرد آموزشی در روش بازی آموزشی
مدرسان از تبدیل مفاهیم آموزشی به بازیها یا بازیهای آموزشی برای دانشآموزان شان آگاهی دارند. اما آیا این تعامل بهبود نمرات آنها را نیز میآورد؟
به گفته ناردولیلی، دانشآموزان از مفاهیم ریاضی که از طریق بازی به دست آوردهاند، به درستی استفاده میکنند. بیسلیس، معلم تاریخ، اظهار میکند که دانشآموزانش در آزمونهای مرتبط با موضوعاتی که در کلاس از طریق بازی مورد بحث قرار گرفته بود، عملکرد بهتری از خود نشان دادند. او مشاهده کرده که دانشآموزان ارتباط میان زمانی که نقشآفرینی میکردند و آنچه در طول بازی انجام میدادند را در آزمونها نشان میدهند. حتی اطلاعاتی که قبلاً یاد گرفته بودند، همچنان در ذهنشان باقی میماند.
بیسلیس توضیح میدهد که در اینجا تعامل یکی از عوامل اصلی است. احساساتی که دانشآموزان در حین بازی تجربه میکنند (مانند ناامیدی، خوشحالی یا خشم)، به آنها کمک میکند مطالب را بهتر یاد بگیرند.
فتح نیز اشاره میکند که تحقیقاتی درباره “Outbreak” نشان داده که دانشآموزانی که این بازی را انجام دادهاند، حس کنجکاوی بیشتری دارند و در فرآیند بازی، به اطلاعات جدید بیشتری دست پیدا میکنند. با این حال، او تأکید دارد که هنوز معیارهای دقیقی برای بازیهای آموزشی نوظهور و بهتر وجود ندارد که برای معلمان انتخاب مناسبی باشند. این مسئله باعث میشود معلمان تردید داشته باشند که کدام بازی مناسب است. به همین دلیل تبلیغات شفاهی در این زمینه بسیار مهم است.
انجی میگوید که انتظار دادن از مربیان که در شرایط فشار زیاد برای تمرکز بر نمرات آزمون استاندارد، بازیها را امتحان کنند، غیرمنصفانه است.
بنابراین، کرافت معتقد است که با تحقیقات بیشتر در مورد نحوه اثربخشی بازیها در فرایند یادگیری، میتوان روشهای بهتری را برای استفاده از بازیها در آموزش ارائه داد. وی تأکید میکند: “بنابراین معلمان نباید بازیها را به عنوان تلف کردن زمان در نظر بگیرند. این بخشی از فرایند آموزشی است.”
۸۰ درصد از والدین نگرانی هایی در مورد هوش مصنوعی در تحصیل فرزندان خود دارند
نویسنده: تالور هارتلی
۱۳سپتامبر
پیشرفت سریع فناوری، به ویژه در حوزه هوش مصنوعی (AI)، تقریباً در تمام جنبههای زندگی مدرن، از جمله آموزش، نفوذ کرده است. با توجه به وجود ابزارهایی همچون ChatGPT که به عنوان کمک آموزشی خدمت میکنند، حائز اهمیت است که نگاهی به دیدگاه و احساسات والدین نسبت به این فناوریها داشته باشیم و تأثیر آن بر دانشآموزان را مورد بررسی قرار دهیم.
مطالعات نشان میدهند که معلمان و دانشآموزان از فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند ChatGPT و AI در آموزش استقبال میکنند، اما ما به ندرت نظرات والدین را در این زمینه میشنویم.
بنابراین، ما تمایل داریم تا درک والدین از نقش هوش مصنوعی در آموزش فرزندان خود را بررسی کنیم.
استفاده از هوش مصنوعی در آموزش
تقریباً ۸۰ درصد والدین نگران تأثیر هوش مصنوعی بر آموزش فرزندان خود هستند. امنیت دادهها و نگرانی از سرقت ادبی از مسائل اصلی آنها است.
با وجود نگرانیها، تنها ۳۵ درصد از والدین با فرزندان خود درباره هوش مصنوعی صحبت میکنند.
روش شناسی و سطوح درجه
در یک نظرسنجی از ۱۰۰۰ والدین (در ردههای سنی ۱۸ تا ۵۴ ساله) که فرزندانشان در مدارس مختلف بودند، شرکت کردهایم. اکثریت آنها دارای فرزندانی در محدودههای سنی مختلف بودند.
آشنایی والدین با فناوری هوش مصنوعی
بیش از نیمی از پاسخدهندگان (۵۳.۸ درصد) با فناوریهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT «تا حدی آشنا» بودند، در حالی که ۲۹.۴ درصد قابل توجهی با این ابزارها «بسیار آشنا» بودند.
استفاده فعلی و پتانسیل هوش مصنوعی در آموزش
ChatGPT در کلاس درس توسط بیش از ۶۰٪ معلمان مدرسه استفاده میشود. اما هوش مصنوعی در آموزش بسیار بیشتر از ChatGPT گسترش مییابد. ابزارها و نرمافزارهای هوش مصنوعی متعددی وجود دارند که میتوانند به شخصیسازی یادگیری، ارائه بازخورد و خودکارسازی وظایف در آموزش کمک کنند. فناوری هوش مصنوعی میتواند به تجزیه و تحلیل دادههای دانشآموزان و بهبود فرایند یادگیری کمک کند.
والدین از تأثیر هوش مصنوعی بر آموزش فرزندانشان نگران هستند. اگرچه آشنایی آنها به این فناوری زیاد است، اما نگرانیها نیز قابل توجه است. پنجاه و هشت درصد از پاسخدهندگان نسبت به تأثیر هوش مصنوعی بر تحصیل فرزندشان «نسبتاً نگران» بودند و ۲۲ درصد نیز «بسیار نگران» این موضوع بودند. در مقابل، تنها ۱۹.۹ درصد از آنان «اصلاً نگران نبودند».
نگرانیهای والدین از جنبههای مختلفی برای ظهور نگرانیها در مورد تأثیر هوش مصنوعی بر آموزش بیان میشود. به عنوان مثال، حفظ حریم خصوصی و امنیت دادهها به عنوان یکی از نگرانیهای اصلی والدین برجسته است، به طوری که ۵۸.۹٪ از آنها ابراز نگرانی میکنند. این نشان از ترسهای اجتماعی مهمتری است که به عنوان بخشی از مسائل حاشیهای مرتبط با دادههای بزرگ و حفظ حریم خصوصی به وجود آمده است. به طور مشابه، ۴۷.۸٪ و ۴۸.۸٪ از والدین نقش هوش مصنوعی را به عنوان یک ابزار آموزشی موثر مورد شک و تردید قرار داده و نسبت به فقدان یادگیری شخصی از طریق محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی نگرانی دارند.
علاوه بر این، حدود ۴۸.۱ درصد از والدین نیز از نظر پیامدهای هوش مصنوعی بر یکپارچگی تحصیلی محتاط بوده و ترس از احتمال سهواً تشویق تقلب یا سرقت ادبی را آوردهاند. به علاوه، تأثیر هوش مصنوعی بر کاهش مهارتهای اجتماعی و بین فردی نیز در ۴۳.۶ درصد از والدین مشهود است که بازتاب نگرانیهای دیرینه درباره تأثیر فناوری بر توسعه اجتماعی است.
همانطور که نشان داده شده، حفظ حریم خصوصی در فناوری مورد نگرانی والدین بسیاری از افراد است. مطالعات اخیر نشان دادهاند که نگرانی اصلی والدین مربوط به امنیت دادهها در محیطهای هوش مصنوعی است، چرا که میترسند دادههایشان برای ردیابی، تبعیض، سرقت هویت یا انتشار اطلاعات نادرست استفاده شود.
هوش مصنوعی به آرامی در کلاسهای درس وارد شده است و معمولاً برای کاهش بار کاری معلمان و مدیریت استفاده میشود. معرفی ChatGPT نحوه استفاده از هوش مصنوعی در آموزش را به طرز چشمگیری تغییر داده است و به دانشآموزان ابزارهایی داده است که اخیراً غیرقابل درک بودند. با این حال، نباید عنصر انسانی را در آموزش فراموش کنیم. لذت یادگیری از تعامل با معلمان و دوستان، تجربه احساسات و هیجانهای مشترک از اصلیترین عواملی است که تجربه ماشینی قادر نیست جایگزین کند.
در ارتباط با ارتباطات خانوادگی در مورد استفاده از فناوری، تنها ۳۵.۴ درصد از والدین با فرزندان خود درباره استفاده از هوش مصنوعی و ChatGPT صحبت کرده بودند. این نشاندهنده یک شکاف بالقوه در گفتگوهای خانوادگی در مورد فناوری و نیز نقص در بررسی مزایا و معایب آن است.
در نهایت، ارتباط بیشتر با کودکان میتواند بهترین راه برای فهم بهتر نگرانیها و توضیحات در مورد استفاده از هوش مصنوعی باشد. برای کودکان دبستانی میتوان هوش مصنوعی را به عنوان یک “مغز” رایانهای در نظر گرفت که از اطلاعات یاد میگیرد، شبیه به نحوه یادگیری کودکان در مدرسه. این مانند یک دستیار مفید برای کارهای خاص است. برای کودکان خردسال، اطمینان از اینکه آنها با منابع ایمن و دقیق درگیر هستند و همیشه قبل از استفاده از ابزار آنلاین جدید از والدین یا معلمان سؤال کنند، امری حیاتی است. در این رده سنی، عنصر انسانی همچنان بسیار مهم است و تجربه ارتباط با معلمان و همکلاسیها از اهمیت بالایی برخوردار است.
برای کودکان بزرگتر، پتانسیل هوش مصنوعی در آموزش میتواند بسیار زیاد باشد، از ارائه تجربیات یادگیری شخصی گرفته تا طرح سوالاتی در مورد ایمنی و حریم خصوصی دادههای کاربر. این کودکان باید تشویق شوند که سؤال بپرسند، بیشتر کاوش کنند، و به طور انتقادی در مورد آنچه هوش مصنوعی به محیط یادگیری آنها می آورد، فکر کنند. ملاحظات اخلاقی، مانند منصفانه بودن یک الگوریتم، به موضوعات مهم بحث تبدیل میشوند.
ارزش آموزش انسان محور، با تمرکز بر مهارتهای بین فردی، کار تیمی و بحثهای همسالان، حتی در عصر تکنولوژی پیشرفته بی نظیر است. زیرا هوش مصنوعی به عنوان بخشی از سیستم آموزشی تبدیل میشود، برای والدین و فرزندان مفید است که بهروز بمانند، ابزارهای جدید مبتنی بر هوش مصنوعی را به طور مشترک بررسی کنند و تأثیرات بالقوه آنها بر یادگیری را درک کنند. ارزش آموزش انسان محور، با تمرکز بر مهارتهای بین فردی، کار تیمی و بحثهای همسالان، حتی در عصر تکنولوژی پیشرفته بی نظیر است. زیرا هوش مصنوعی به عنوان بخشی از سیستم آموزشی تبدیل میشود، برای والدین و فرزندان مفید است که بهروز بمانند، ابزارهای جدید مبتنی بر هوش مصنوعی را به طور مشترک بررسی کنند و تأثیرات بالقوه آنها بر یادگیری را درک کنند.
جنبه مثبت هوش مصنوعی در آموزش
علیرغم نگرانیها، برخی معتقدند پتانسیل آینده روشنی برای هوش مصنوعی در کلاس وجود دارد. بیل گیتس اخیراً اظهار داشت که هوش مصنوعی میتواند به کاهش کار معلمان کمک کند و برخی از وظایف را خالی کند تا به آنها اجازه دهد زمان بیشتری را صرف کمک به دانشآموزان کنند.
در مطالعه ما، ۵۳.۸ درصد از والدین معتقد بودند که هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که بر تحصیل فرزندشان تأثیر مثبت بگذارد. تنها ۱۱.۲ درصد برعکس فکر میکردند و بیش از یک سوم (۳۵ درصد) مطمئن نبودند. واضح است که یک ادراک تقسیم شده، هرچند به طور کلی مثبت، از نقش هوش مصنوعی در محیط یادگیری وجود دارد.
چشمانداز آموزش با معرفی هوش مصنوعی دستخوش دگرگونی عمیقی شده است. همانطور که در این نظرسنجی مشخص شد، ادراک والدین یک تعامل پیچیده از اشتیاق، آگاهی و نگرانی را آشکار میکند.
برای اطمینان از ادغام هماهنگ هوش مصنوعی در کلاس درس و خانهها، مربیان و فناوران باید به این نگرانیها بپردازند، به ویژه در مورد حریم خصوصی، شخصیسازی و کارایی کلی هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار آموزشی.
وزارت آموزش، فرهنگ و علوم هلند تصمیم گرفته است از اول سال آینده میلادی استفاده از تلفن همراه، تبلت و ساعت هوشمند را در کلاسهای راهنمایی و دبیرستان ممنوع کند.
در بیانیه دولت هلند آمده است که این تصمیم به این دلیل اتخاذ شده است که «استفاده از تلفن باعث حواس پرتی دانشآموزان و اختلال در مهارتهای یادگیری آنها میشود» و تصریح کرد که ساعتها و تبلتهای هوشمند نیز مشمول این ممنوعیت هستند.
وزیر آموزش و پرورش گفت: «در حالی که تلفنها بر همه جنبههای زندگی ما تأثیر میگذارند، نباید در کلاس درس باشند». وی بر ایجاد فضای مناسب برای تمرکز و یادگیری خوب دانش آموزان تاکید کرد و افزود: تحقیقات نشان می دهد که تلفن همراه از این امر جلوگیری می کند ما باید دانش آموزان را از این امر مصون داریم.
آقای وزیر افزود: «از این به بعد، تماشای ویدیوهای TikTok، پیامرسانی با همکلاسیها، یا اشتراکگذاری عکس در اسنپ چت ممنوع است.»
۵ دلیل برای اینکه آموزش خلاقیت در یادگیری از همیشه مهم تر است نوشته نیکول کروگر ۵ اکتبر ۲۰۲۲
در فهرست مهارتها و زمینههای محتوایی که معلمان باید پوشش دهند، خلاقیت به طور سنتی بالاترین اهمیت را ندارد. معمولاً با مهارتهای نرم دیگر مانند ارتباط و همکاری ترکیب میشود: داشتن خلاقیت در نگاه سنتی عالی است، اگرچه به اندازه خواندن یا توانمندی تقسیم طولانی مهم نیست. اما تحقیقات نشان میدهد که خلاقیت فقط یک امر مستحبی نیست. این یک مهارت ضروری انسانی است – شاید حتی یک ضرورت تکاملی در دنیای فناوری محور ما.
لیان گابورا ، دانشیار روانشناسی و مطالعات خلاق در دانشگاه بریتیش کلمبیا میگوید : «سرعت تغییرات فرهنگی سریعتر از همیشه در حال افزایش است. در برخی از سیستمهای بیولوژیکی، زمانی که محیط به سرعت در حال تغییر است، میزان جهش افزایش مییابد. به طور مشابه، در زمانهای تغییر، ما باید سطوح خلاقیت را افزایش دهیم – برای ایجاد ایدههای نوآورانه که ما را سرپا نگه میدارد.»
رابین دی. شولمن، بنیانگذار EdNews Daily، میگوید: از آزمونهای استاندارد گرفته تا برنامه درسی یکاندازه، آموزش عمومی اغلب فضای کمی برای خلاقیت باقی میگذارد . این امر بسیاری از مدارس را با تقاضای جهانی و نیازهای اجتماعی هماهنگ نمیکند و دانشآموزان را برای موفقیت آتی آماده نمیکند.
مدیران آموزش و پرورش در مورد آن چه کاری میتوانند انجام دهند؟ برای شروع، آنها می توانند آموزش خلاقیت را در اولویت قرار دهند. در اینجا پنج دلیل برای تشویق معلمان به آوردن خلاقیت بیشتر در کلاس آمده است:
۱-خلاقیت به کودکان انگیزه یادگیری می دهد. دهها تحقیق خلاقیت را با انگیزه درونی یادگیری پیوند میدهد. وقتی دانشآموزان بر روی یک هدف خلاقانه متمرکز میشوند، بیشتر جذب یادگیری خود میشوند و بیشتر برای کسب مهارتهایی که برای دستیابی به آن نیاز دارند، سوق پیدا میکنند.
رایان ایمبریال، رهبر آموزش و پرورش، به عنوان مدرک، به دختر خردسال خود اشاره میکند که عاشق ساختن ویدیوهای TikTok است که مهارتهای ژیمناستیک خود را به نمایش میگذارد. مدیر اجرایی آموزش نوآورانه مدارس دولتی شهرستان بالتیمور میگوید: «او ساعتهای بیشماری را روی تشک خود میگذراند و بارها و بارها تلاش میکند تا حرکات ژیمناستیک خود را درست انجام دهد تا بتواند ویدیوی TikTok خود را از موفقیت خود به اشتراک بگذارد.
دانش آموزان زمانی که عوامل خاصی وجود دارند انگیزه بیشتری برای یادگیری دارند: آنها می توانند یادگیری خود را به علایق شخصی خود گره بزنند، احساس استقلال و کنترل بر وظیفه خود دارند و در کاری که انجام می دهند احساس شایستگی می کنند. پروژه های خلاقانه می توانند به راحتی هر سه شرط را برآورده کنند.
۲-خلاقیت مغز را روشن می کند. معلمانی که مکرراً تکالیف کلاسی شامل خلاقیت را محول می کنند، به احتمال زیاد مهارت های شناختی درجه بالاتری را در دانش آموزان خود مشاهده می کنند – حل مسئله، تفکر انتقادی، ایجاد ارتباط بین موضوعات درسی. و وقتی معلمان خلاقیت را با استفاده از فناوری تحول آفرین ترکیب می کنند، نتایج بهتری را مشاهده می کنند.
واندا ترال، مدیر فناوری سیستم مدرسه لیکلند در خارج از ممفیس، میگوید کار خلاقانه به دانشآموزان کمک میکند تا اطلاعات جدید را به دانش قبلی خود متصل کنند. این امر یادگیری را چسبناکتر میکند.
او میگوید: «مگر جایی برای «چسباندن» دانش به آنچه قبلاً میدانند وجود داشته باشد، برای دانشآموزان سخت است که آن را بخشی از خود در حال حرکت به جلو کنند. «به زمان می رسد. زمان کافی برای دادن انعطاف پذیری به آنها وجود ندارد تا بفهمند یادگیری در کجای زندگی و مغزشان جا می گیرد.»
۳-خلاقیت رشد عاطفی را تحریک می کند. فرآیند خلاقانه شامل آزمون و خطای زیادی است. مقاومت مولد – اصطلاحی ملایمتر برای شکست – انعطافپذیری را ایجاد میکند و به دانشآموزان آموزش میدهد تا برای رسیدن به موفقیت، مشکلات را پشت سر بگذارند. این خاک حاصلخیز برای رشد عاطفی است
Terral، یک مجری در آزمایشگاه سازنده خلاق ISTE میگوید: “اجازه دادن به دانش آموزان برای تجربه سفر، صرف نظر از نتیجه نهایی، مهم است.”
ایمبریال اضافه می کند که خلاقیت به دانش آموزان آزادی می دهد تا چیزهای جدید را از یکدیگر کشف کنند و یاد بگیرند. او میگوید: وقتی بر چالشها غلبه میکنند و ایدههای خلاقانهشان را به ثمر میرسانند، «دانشآموزان شروع به درک این میکنند که مرزهای نامحدودی دارند». این به نوبه خود باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود. به عزت نفس و رشد عاطفی کمک می کند.
۴-خلاقیت میتواند دانشآموزانی را که به سختی میتوان با آنها ارتباط پیدا کرد را فعال نمود. بسیاری از مربیان حداقل یک داستان در مورد دانش آموزی دارند که تا زمانی که معلم یک پروژه خلاقانه را تعیین کرده بود در حال مقاومت بود. وقتی به دانش آموزانی که از نظر تحصیلی تمایلی ندارند اجازه داده شود خلاقیت خود را آزاد کنند یا موضوع مورد علاقه شخصی خود را کشف کنند، این تحول می تواند شگفت انگیز باشد.
ترال میگوید: «بعضی از دانشآموزان در آزمونها خوب عمل نمیکنند یا از نظر نمره خوب نمیآیند، اما بچههای فوقالعادهای هستند. ممکن است ساختار مدرسه برای آنها خوب نباشد. اما آن بوم را جلوی آنها بگذارید یا ابزاری به آنها بدهید تا بتوانند مجسمه سازی کنند و خلاقیت آنها فقط از آنها بیرون می زند.
۵-خلاقیت یک مهارت شغلی ضروری در آینده است. در واقع، این یک مهارت شغلی ضروری در حال حاضر است. بر اساس یک مطالعه Adobe ، هشتاد و پنج درصد از متخصصان تحصیل کرده دانشگاه می گویند تفکر خلاق برای حل مشکلات در حرفه آنها حیاتی است. و تجزیه و تحلیل دادههای لینکدین نشان داد که خلاقیت دومین مهارت شغلی پرتقاضا (پس از محاسبات ابری) است که در صدر فهرست مهارتهای نرمافزاری است که شرکتها بیشتر به آن نیاز دارند. همانطور که اتوماسیون همچنان مشاغل روتین را بلعیده است، کسانی که به مهارت های نرم مانند خلاقیت متکی هستند بیشترین رشد را خواهند دید.
ما نمی توانیم بدون متفکر خلاق وجود داشته باشیم. این تولید ایده و فرصت برای همکاری با دیگران است که کار را به حرکت در می آورد.